در زمستانهای سرد سواحل شرقی، ربکا همسر یک پزشک موفق خود را در تنهایی و مهمانی های شبانه غرق کرده است. از طرفی مجرمی سابقه دار به نام "دیلان" تلاش می کند زندگی جدیدی را آغاز کند. وقتی این دو متوجه می شوند که ارتباطی عجیب با هم دارند، رابطه ای غیرمنتظره شکل می گیرد و …

بعد از به دنیا آمدن رنزمه دختر بِلا و ادوارد ، خانواده ی کالن تصمیم می گیرند دیگر خانواده های خون آشام را با خود متحد کنند تا بتوانند در مقابل خطری که از جانب ولتری آن ها را تهدید می کند ، مقاومت کنند و…

این فیلم که ادامه ای است بر سری فیلم های «گرگ و میش»، داستان ازدواج «بلا»ی فناپذیر با «ادوارد» خون‌آشام را روایت می کند که پس از آن صاحب دختری نیمه‌ انسان، نیمه‌ خون‌آشام به نام «رنسمی» می‌شوند، اما …

داستان این فیلم غیر قابل پیش بینی است، جو که در یک فست فود کار میکند، توسط رئیسش مورد آزار قرار میگیرد، او سر انجام در آخرین رو تابستان تصمیم می گیرد تا از رئیسش انتقام بگیرد، اما همین که او می خواهد این کار را انجام دهد، دختری زیبایی رو میبینه که ….

در حالی که یک سلسله از قتل ها در حال وقوع است. بلا، در حال نزدیک شدن به زمان فارق التحصیلی اش است و باید بین ادوارد که خون آشام است و جیکاب که یک گرگ نما است یکی را انتخاب کند و…

در شب یک پلیس به تعقیب مجرمی‌می‌پردازد . اما اتفاقاتی می‌افتد که باعث تغییر عقیده اش می‌شود . دزد به سمت رستورانی می‌رود که در آن ساختمان افرادی برای خوردن شام جمع شده اند که به گروگانگیری و درگیری مسلحانه می‌انجامد …

داستان درباره 2 نفر می باشد که از دورن کودکی تا بحال بهترین دوستان یکدیگر می باشند و تصمیم به غارت یک خودرو زره پوش حامل پول می گیرند و ...

بعد از حادثه‌ای که بلا را تا پای مرگ می کشاند، ادوارد او را ترک می کند. در نبود ادوارد، بلا درگیر یک رابطه فراطبیعی دیگر میشود، اینبار با گرگینه‌ای بنام «جیکاب بلک».

داستان فیلم در مورد دختری افسرده به نام "بِلا سوان" (کریستین استوآرت) است که برای مُدتی پیش پدرش نقل مکان می‌کند و در آنجا عاشق یک خون‌آشام به نام "اِدوارد" (رابرت پتینسون) می‌شود و حاضر بخاطر او هرکاری بکند و ...